علمــــــــــــــدار

شهـــــدا پرواز کــــــردند بیاییم پریدن را تمرین کنیم

علمــــــــــــــدار

شهـــــدا پرواز کــــــردند بیاییم پریدن را تمرین کنیم

بسم الله...

صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت: «بیا مسابقه بدیم،از الآن تا شب»

چشمش به دختری که از سر کوچه می آمد افتاد ، نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت:

«فعلا یک-هیچ به نفع من»


پی نوشت : کسی که گشت گرد تو گرد گناه  نمی رود.

  • سید مجتبی علمدار

نظرات  (۱)

  • بهنام عبدالهی
  • سلام دوست عزیزم
    من وبلاگی با نام عارفانه دارم که نوشته ها و داستان هایم را به اشتراک می گذارم.
    به تازگی مطالبی با نام سخنی با خدا(الو خانه خداست) می نویسم و مطالعه و نظر دهی شما در باره این مطلب مرا خوشحال خواهد کرد.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی